دیالوگ سریال کتاب خانوادگی گو

امروز یه دیالوگ دارم از جو گوآنگ وونگ تو سریال کتاب خانوادگی گو. هرچند از این مرد متنفر بودم و شخصیت خیلی مزخرف داشت اما خوب یه دیالوگش به نظرم جالب و قشنگ اومد، برای همین می خوام توی وبلاگ بذارمش. 

جو گوآنگ وونگ تو زندان به چونگ جو میگه: 

واقعا زندگی خسته کننده ای بود...زندگی خسته کننده و..کسالت باری بود... فقط به خاطرحرص و طمع نبود. من فقط میخواستم، احساس کنم که هنوز زنده‌م. 

اینم از دیالوگ امروز. نظر فراموش نشه

دیالوگ بعدی، دیالوگ ماندگار سریال ملکه هفت روزه 2

زندگی در تاریخ...ایران...کره

وای سلام شیما جون

چطوری عزیزم؟

بالاخره کارم تموم شد. هوراااا. انقد خوشحالم که دارم ذوق مرگ میشم. 

از این به بعد دیگه توی وبت پلاسم 😂

خب، اول اومد سراغ دیالوگ های ماندگار. دیدم که از سریال کتاب خانوادگی گو دیالوگ گذاشتی. من تو قسمت پنجمشم. خیلی عالیه. ارزش دیدن جدا داره.

ولی خیلی غمگینم هست. فک کنم بعدش یه افسردگی شدید بگیرم😄

انقدر از این جو گوآنگ وونگ هم بدممیاد که نگو نپرس. یه ادم مزخرف به تمام عیاره

سلام سارا جون
خوبم گلم
جدا؟! خیلی خوشحالم. پس نجات پیدا کردی 😄
اختیار داری جونم.
سریالش عالیه. اصلا حین سریال نزنی جلو چون بعدا پشیمون میشی. من این کارو کردم الان پشیمونم
موافقم

این سریال یه دیالوگ فوق العاده قشنگ داره . اونم اونجاش که اون استاده ( که اسمشو یادم نمیاد ) رو به لی سونگی میگه : 

قوی بودن یعنی بتونی بین رحم و بی رحمی حدی قائل بشی. یعنی یه ذهن خونسرد برای قضاوت و یه قلب پرسوز برای عدالت داشته باشی.

من خیلی این دیالئگشو دوست داشتم 

 

در اسرع وقت دیالوگ رو به وبلاگ اضافه میکنم

این دیالوگ به نظرم عمیقه و نمیدونم باهاش بخندم یا گریه کنم 😂 جو گوانگ وونگ آدم پست و نفرت انگیزی بود و ازش متنفر بودم ولی اینجا که این دیالوگ گفت دیه ذره دلم به حالش سوخت..!

این سریال واقعا قشنگ بود.

فقط من نمی‌دونم چرا این کره ای ها پای بچه ها رو می‌کشن وسط ماجرا های عاشقانه ؟😂 دیگه انقد پای بچه ها رو کشیدن وسط که وقتی یه سریال می‌بینم که زوجش تو بچگی همو ندیدن تعجب میکنم 😂😂😂

به نظرت اشکال نداره من این سریال با دوتا بچه 10 ساله دیدم؟😂😂😂 ولی تقصیر من نبود اونا میخواستن با من نگاه کنن چون حوصله شون سر می‌رفت و از دست سریال های ایرانی هم خسته شده بودن 😂😂😂 ولی خیلی سریال قشنگی بود و آخرش هم خیلی خوب بود که زوج سریال همدیگه رو تو آینده دیدن ای کاش ادامه داشت 😂😂😂 ولی خیلی دوست دارم از این سریال میکس درست کنم 😂😂❤️ میکس هاش کمه ❤️

اوهوم
آخ گفتی
والا چی بگم

در جواب سوال آخر به نظر خودم اشکال نداره 😂❤️ چون بچه های الان باهوشن و همه چیو میدونن 😂😅 اون دوتا بچه 10 ساله داداش هام هستن که با وجود اینکه ماهواره نداریم حتی میدونن تو ماهواره چی ها پخش میشه!..😂😂 من دوبونگ سون هم با داداش هام دیدم کتاب خانواده گو هم همین طور خب کتاب خانوادگی گو صحنه های عاشقانه اش بیشتر بود و داداش های منم که اعتراض میکردن و میگفتن اهههه 😂😂😂 کلا برادران من زیاد به صحنه های احساسی و زوج کتاب خانوادگی گو علاقه نداشتند اما من علاقه داشتم 😂❤️ آخرش هم که سوزی و لی سونگی همدیگه رو تو دنیای جدید دیدن تعجب کردن منم بهشون گفتم کره ای ها فکر میکنن آدم ها چند بار به دنیا میان بعد ذهنشون درگیر اون شده بود 😂😂 ولی دوست داشتن ادامه داشته باشه و تو دنیای جدیدشون به هم برسن😂😂❤️

فهمیدم منظورت داداشاته. ولی خب بستگی به طرز فکر داداشات و فهمشون داره 😊 اما اونجوری که ازشون حرف میزنی، فک نکنم اونقدر ایراد داشته باشه که باهات سریال ببینن. اما خب نه همه ی سریال ها رو، فقط بعضی هاشون😁

آره مشکلی نداشتن و اوکی بودن 😂👍 دیگه انقد هم پاستوریزه نیستن 😂💛

ولی آره من معمولا سعی میکنم با اونا سریال نبینم اینم شانسی شد و اوایل فروردین ماه تموم کردیم... ولی همین دوتا سریال هم که باهاشون دیدم واقعا بهم خوش گذشت!.. دوبونگ سون که باهاشون میدیدم بخشی از حس و حال خوبم به لطف اونا بود که با تخیلات و طنز سریال همراه شدیم و خندیدیم و همین طور سریال کتاب خانواده گو. واقعاً این دوتا سریال بسی خاطره انگیز هستن برام.

زهرا جان من یکم کنجکاو شدم که بدونم داداشات دوقلو ان؟ آخه گفتی هردوشون ده ساله شونه
البته امیدوارم فضولی نکرده باشم

آره دوقلو ان و خیلی هم شبیه همن 😅❤️ من بچه اولم. اونا بچه دومن من وقتی کلاس دوم بودم به دنیا اومدن.

نه اشکال نداره فضولی چیه 😅🧡💛

آها، خدا حفظشون کنه

حالا فکر کن که من بینوا سر دیدن این سریال چه زجری کشیدم!😂😂 سینا سبحان از قسمت 5 این سریال با من همراه شدن و اصرار کردن که با من ببینن حالا از اونا اصرار از من انکار!😂😂 گفتم باشه ولی خب تا تمومش کنم کلی دردسر کشیدم چون تو اون قسمت های آخر مامانم حساس شده بود می‌گفت چرا با اینا سریال می‌بینی؟!😂😂🤦 

آخه‌ی 😊 چه زجری کشیدی 😁

ممنون مرسی همچنین عزیزم ❤️❤️😍🥰😘

 

آره ببین چه زجری کشیدیم دیگه آخراش قایمکی نگاه میکردیم خدارو شکر زودتر تموم شد 😂😅❤️

..... :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan