با نقد و بررسی کامل سریال آقای ملکه در خدمتتونم. به شخصه تعریف این سریال رو زیاد شنیده بودم. مشتاق بودم که حتما ببینمش. داستان این سریال کاملا متفاوته و درمورد آشپز کاخ آبی هست که بعداز افتادن در استخر توی بدن ملکه ی منتخب چوسان بلند میشه.
ادامه مطلب....
*اول اینکه سریال های زیادی رو دیدم که ژانرشون سفر زمان بوده یا دارای تناسخ بودن مثل عاشقان ماه. اما اینبار قضیه فرق میکرد. اینبار روح یه مرد وارد جسم یه زن شده. قطعا نویسنده با اینکارش یه سریال پیچیده و طاقت فرسا رو شروع به نوشتن کرده که ممکنه هر لحظه مورد انتقاد قرار بگیره و از ریتم بیفته. پس برای جلوگیری از این اتفاق طنزهایی رو وارد داستان کرد که هیچ وقت از دیدنشون خسته نمیشین و مدام درحال خندیدن هستین. هر وقت سریال وارد اتفاقات پیچیده و خسته کننده سیاسی میشد این طنزها سریال رو نجات میدادن و مانع از ریتم افتادن میشدن.
*شین هه سان قطعا یه بازیگر توانمنده و خیلی هم خوشحالم که کشفش کردم. اون خیلی خوب می تونست نقش زنی رو بازی کنه که روح یه مرد درون بدنش گیر کرده. یا وقتی هم که روح کیم سویونگ دوباره به بدنش برگشت، کاملا شاهد تفاوت رفتار و اخلاق بودم و میتونستم حس کنم که این ملکه همون ملکه ایه که روح کیم سویونگ داخل بدنش قرار داره.
*نکته ی بعدی اینکه نویسنده با مهارت و توانایی بالاش هنر آشپزی رو هم به سریال افزوده بود و بهتر از اون این بود که سریال در هنگام سکانس های آشپزی کلیشه ای نشده بود. اگر یادتون باشه توی سریال جواهری در قصر هم آسپزی وجود داشت اما بیشتر حس رقابتی بهم دست میداد ولی توی آقای ملکه از اول تا آخر می خندیدم و ملکه رو تحسین میکردم که با این هنر آشپزی که داره همه رو به حیرت فرو برده.
*بهتون پیشنهاد میکنم بعداز تموم کردن سریال حتما دو قسمت ویژه رو هم نگاه کنید چون در اونجا رازهایی براتون فاش میشن که اصلا فکرش رو هم نمیکردین که وجود داشته باشن. مثلا اینکه قبل از انتخاب شدن کیم سویونگ به عنوان ملکه، اون و پادشاه هم رو دیده بودن و عاشق همدیگه شده بودن. فقط پادشاه به این دلیل که ملکه از خاندان آندونگ کیم هست اون رو نادیده میگرفت. اما کم کم پادشاه متوجه شد که ملکه با خاندانش تفاوت داره و عشق بین این دو نفر شکل گرفت.
*لباس هایی که بانوان دربار می پوشیدن خیلی زیبا و رنگارنگ بودن. این رنگ ها طراوت بیشتری به سریال میدادن به خصوص لباس های ملکه که رنگ دامن و لباس خیلی خوب باهم ست شده بود.
*و اینکه اون ملکه ی شوخ طبع که هیچکدوم از رفتارهاش شبیه ملکه ها نبود در کمال ناباوری باهوش بود و با نقشه های زیرکانش که هرکدومشون از یه طرف به آشپزی ختم میشدن، خیلی خوب تونست پادشاه رو نجات بده. اون با این هوشش فقط پادشاه رو نجات نداد بلکه همه چیز رو عوض کرد از جمله سرنوشت جانگ بونگ هوان.
*یه چیزی رو متوجه نشدم اونم عشق پادشاه به صیغه سلطنتی اویی (هوا جین) بود. آیا پادشاه واقعا اون رو دوست داشت؟ و هوا جین چی، اونم عاشق پادشاه بود؟ کلا این موضوع رو متوجه نشدم که آیا این دو نفر عاشق هم بودن یا نه؟
*وقتی قسمت آخر سریال رو دیدم جدا دلم برای سریال تنگ شد چون خیلی با سریال خوی گرفته بودم. جدا این سریال تونسته بود منو به خودش مجذوب کنه و بعداز تموم شدنش جدا دلم براش تنگ شد.
*سخن آخر اینکه آقای ملکه رو به همه پیشنهاد میکنم و مطمئن باشین هیچوقت از دیدنش خسته نمیشین و وقتی تموم شد دلتون براش تنگ میشه. هرچند بار این سریال رو ببینین هیچوقت براتون تکراری نمیشه و پیشنهاد میکنم حتما بعداز قسمت آخر دو قسمت ویژه رو نگاه کنین.
زندگی در تاریخ...ایران...کره
- شنبه ۲۰ شهریور ۰۰
- ۱۸:۵۷