تقریبا دو سال پیش بود که من این سریال رو دراپ کرده بودم اما بازهم به سمتش کشیده شدم.
این سریال یه فضای فانتزی و غیر واقعی رو روایت میکنه، دنیای پس از مرگ. داستان در هتل دل لونا اتفاق می افته و جایی که روح افرادی که مردن هنوز توی این دنیا کارهای نا تموم دارن یا به نوعی به این دنیا و آدماش گره خوردن.
جانگ مان وول کسیه که در گذشته افراد زیادی رو کشته و حالا ماگوشین برای تنبیهش اون رو به درخت ماه وصل کرده تا جزای اشتباهاتش رو ببینه. کو چانگ سو به عنوان مدیر جدید هتل دل لونا که جانگ مان وول صاحبشه انتخاب میشه. کو چانگ سو کم کم عاشق جانگ مان وول میشه و عاشقانه ی پر پیچ و خمی بین این دو اتفاق می افته.
حتما همتون عاشقان ماه رو دیدیدن و میدونین که آیو اونجا درخشید. بازی آیو علاوه بر آیدل بودنش خوب و قابل تحسینه.
اما راجع به یئو جین گو؛ اون توی بچگی و نوجوانی آثار معروف زیادی بازی کرده و من هم نمیگم که بازیش بده. اما هنوز به تجربه بیشتری برای بازیگری احتیاج داره تا بازیش به دل مخاطب بشینه.
صحنه ها، دکور لباس و نورپردازی واقعا آدمو میخکوب میکرد. فیلمبرداری و کارگردانی جدا عالی بودند. به خصوص لباس های رنگارنگ آیو که فک کنم نصف بودجه سریال برای این لباس ها خرج شده :) و کلا حس و حال تازه ای به سریال میدادن
بخش هایی که فلش بک به گذشته داشت، جذاب بودند. تعادل بین حال و گذشته به خوبی بر قرار شده بود. فلش بک ها به موقع انجام میشدند و مخاطب لذت میبرد.
بعضی صحنه ها طنز و کمدی بودند. آیو که اول سریال خیلی جدی و بی احساس ظاهر شد به مرور لبخند بر لبش نشست. وقتی میگن تاثیر همنشین منظورشون همینه. کلا درخت پژمرده ی جانگ مان وول با ورود کو چانگ سو دوباره متولد شد.
او اس تی ها هم ملایم و دلنواز بودند. شبیه او اس تی های عاشقان ماه بودن.
و اما میرسیم به نقاط ضعف. طرفداران سریال لطفا به این قسمت احترام بذارن و بدونن که این نظر شخصی من درباره این سریاله و اگه شما نظر دیگه ای دارید حتما بگید :)
قطعا چند قسمتی کلیشه هایی داشت. مثلا دیدار یون وو و مان وول کافی بود. دیگه چرا یون وو و سون هوا دیدار کردند و حتی عاشق هم شدن؟ جدا قابل درک نبود این سکانس ها.
و یا وقتی که جانگ مان وول از اون دنیا برگشت مثل گابلین ریتمش افت کرد و دیگه اون جذابیت قبلی رو نداشت.
و وقتی هم که مان وول عشق قدیمی اش رو دید، انتظار داشتم حداقل از هم عذرخواهی کنن اما تنها چیزی که گفتن «این پایان ماست» بود.
و میرسیم به پایان
میتونم بگم پایان بندی کمی ناقص بود. از اینجا به بعد اسپویل داره. همه دوباره زنده شدن و کو چانگ سو و جانگ مان وول همدیگه رو دیدن. بقیه رو نمیدونم اما جانگ مان وول خاطراتش رو فراموش نکرده بود.
احساس نمیکردین یکمی زود همه زنده شدن و برگشتن!؟ نویسنده خیلی عجله داشت سریع سریال رو تموم کنه. در کل پایان بندی برای من خیلی جالب نبود :(
در آخر میخوام بگم اگه از این ژانر خوشتون میاد، هتل دل لونا رو با بازی آیو و یئو جین گو و با حضور مهمان لی جونگی و کیم سوهیون ببینید.
نقد بعدی، از سریال غم های ما....به زودی
زندگی در تاریخ...ایران...کره
- پنجشنبه ۱۹ خرداد ۰۱
- ۱۴:۳۸