به نقد فصل اول سریال تاریخی-فانتزی کیمیای روح خوش اومدین. کیمیای روح یکی دیگه از نوشته های خواهران هونگ هست که آثاری همچون هتل دل لونا، یک ادیسه کره ای، بزرگ و دوست دخترم یک روباه نه دمه رو در کارنامه اشون دارن.
خلاصه داستان
این سریال داستان قاتل سایه ها به اسم ناکسو رو روایت میکنه که بی رحمانه آدم میکشه. پس از مدت ها سونگریم موفق به شکست ناکسو میشه و رهبرش پارک جین ناکسو رو زخمی میکنه. ناکسو هم کیمیای روح انجام میده و روحش رو به بدن یکی دیگه منتقل میکنه. وقتی اون بهوش میاد می بینه که در بدن دختر کوری به اسم مودوکه و اون بدنی نیست خودش میخواسته.
به هر حال بعداز اتفاقاتی مودوک با ارباب جوان خانواده جانگ، جانگ اوک ملاقات میکنه. اوک در همون اولین ملاقاتشون علامت آبی انتقال روح رو در چشمان مودوک می بینه و می فهمه که اون ناکسوئه. اوک هم چون دروازه انرژیش توسط پدرش، جانگ کانگ بسته شده دنبال استادیه که جادوگری رو بهش یاد بده. برای همین این دو نفر برای منافعشون تبدیل به استاد و شاگر همدیگه میشن.
معرفی شخصیت ها
جانگ اوک: باهوش و یکدنده. وفاداره و روی حرفش میمونه. کسی که با ستاره امپراطوری متولد شده ولی دروازه انرژیش توسط به اصطلاح پدرش جانگ کانگ بسته شده. جانگ اوک که دنبال یه استاد برای آموزش بهشه، با ماکسو آشنا میشه و ازش میخواد که استادش بشه. اون در آینده کارها و اعمال متفاوتی رو نشون میده و چندین بار دنیا و مردم رو از خطر نابودی نجات میده.
مودوک/بویون: جنگجو و شجاع. دختر مطلومی که به یه قاتل تبدیل شده. کسی که تا قبل از وارد شدن روح ناکسو به بدنش کورد بود. (*اسپویل بدن واقعی اون متعلق به دختر اول خاندان جینه). کسی که برای حفظ هویتش قبول میکنه استاد جانگ اوک بشه. اون به اوک کمک میکنه و در کنارش خودشم میخواد نیروش رو بدست بیاره و انتقام بگیره.
سو یول: مهربون و دل پاک. ماهرترین جنگجوی سونگریم و کسی که قبلا عاشق ناکسو بوده. اون دوست صمیمی اوک و دانگ گو ئه. بعداز اوک اون دومین کسیه که از هویت ناکسو با خبر میشه ولی به خاطر علاقه ای که بهش داشته مخفیش میکنه.
پارک جین: گاهی اوقات خنگ و گاهی اوقات خیلی جدی. کسی که خیلی دیر چیزی رو میگیره به خصوص عشق خدمتکار کیم به خودش رو. شخصی که ناکسو رو با تیرش زخمی کرده و جزو چهار خانواده ای بوده که پدر ناکسو رو کشته. اون به قوانین سونگریم خیلی سرسخته و به خاطر توصیه های جانگ کانگ اجازه نمیده که جانگ اوک وارد سونگریم بشه.
گو وون: کیوت و بامزه. یه مدعی به تمام عیار. کسی که هر وقت میترسه به جانگ اوک تکیه میکنه :) اون اوایل از مودوک بدش میاد ولی کم کم عاشقش میشه. همیشه از این میترسه که کسی با ستاره امپراطوری پیداش بشه و تاج و تختش رو ببره. کسی که بر خلاف پدرش باهوشه و راحت به هرکسی اعتماد نمیکنه.
کیم دو جو: مهربون و خونگرم. خوش خنده و شاداب. خدمتکار خانواده جانگ و کسی که جانگ اوک رو بزرگ کرده. اون قبلا عاشق جانگ کانگ بوده ولی بعداز رفتن اون، اوک رو مثل پسرش میدونه. زنی که پارک جین رو دوست داره و دوست داره هرچه زودتر جانگ اوک ازدواج کنه.
پارک دانگ گو: با نمک و انعظاف پذیر. دوست صمیمی اوک و یول و همینطور برادر زاده پارک جین و رهبر آینده سونگ ریمه. کسی که عاشق جین چو یون میشه و میخواد باهاش ازدواج کنه. در مشکلات اون همیشه به اوک و مودوک کمک کرده و هواشونو داره.
جین چو یون: خوشگل و کمی هم مغرور. دختر دوم خاندان جین که قبلا نامزد اوک بوده. بعداز گم شدن خواهر بزرگترش دیگه اون جانشین خاندانش محسوب میشه و نمیتونه زندگی خودشو داشته باشه و مادرش مدام باهاش سختگیره. اون بعدا عاشق دانگ گو میشه.
جین مو: آب زیر کاه و بدجنس. یه رو مخ واقعی که مدام اعصاب آدمو بهم میریزه. کسی که نیات شیطانی داره و میخواد با کمک حامیش به دنیا حکومت کنه. اون قبلا شاگرد جانگ کانگ بوده و الان دستیار گوانجوی چون بو گوانه. مدام برای اوک مشکل درست میکنه چون میدونه اون ستاره امپراطوری رو داره و میخواد از صفحه روزگار محوش کنه.
نقد سریال
سریال کیمیای روح ژانر و داستان متفاوتی داره که نه شبیه بقیه تاریخی های کیدراماست و به قول بعضیا شبیه تاریخی های سیدراما. یه چیزی بین این دوتاست و از کیدراما و سیدراما الهام گرفته و باهم ترکیب شده.
سریال شروع خوبی داره. از همون اول جلوه های ویژه عالی تو چشم میزنن. قدرت ناکسو و ضعیفی اوک. یه تضاد و تقابل زیبا! استاد و شاگردی که تنها کسی هستن که میتونن توی این دنیا بهم دیگه کمک کنن. اوکی که دروازه انرژیش توسط جانگ کانگ بسته شده و ناکسویی که به یه قاتل بی رحم تبدیلش کردن و همه فکر میکنن یه ظالم به تمام عیاره.
شخصیت پردازی ها عالی بودند. شیمی اوک و مودوک خیلی خوب بود. تقریبا تا پنج شش قسمت نقش های جدید به سریال اضافه میشدن ولی این باعث افت سریال نشد و برعکس بیننده بیشتر مشتاق به ادامه دادن میشد.
داستان قوی داشت و اصلا یه ثانیه بعد هر قسمت هم قابل پیش بینی نبود. در اوایل تمرکز اصلی سریال روی جادو و جادوگری و همینطور نزاع و درگیری هایی بر سر قدرت و جاه طلبی بود. ولی همینطور که جلوتر میرفت بخش عاشقانه سریال در کنار بخش فانتزی شکل میگرفت. کمدی هم که از همون اول حضور داشت و این سه عنصر در کنار همدیگه وجود داشتن و به خوبی تعادل بین شون حفظ شد. نمیتونم بگم که میزان یکیشون از دیگری کم بود چون واقعا به یک میزان تعریف شده بودن.
و اما عشق سریال. عشقی که با بقیه سریال های دیگه فرق داشت. عشق توی این سریال بحث عشق روحی بود نه عشق جسمی. این جمله رو با چندین مثال بیشتر براتون توضیح میدم.
اوک عاشق ناکسو شد. ناکسویی که رد بدن مودوک بود ولی اوک فقط و فقط عاشق ناکسو شد نه مودوک. اینجاست که عشق روح بهترین کلمه برای این عشقه.
و یا راز تولد اوک. اوکی که اگر جسمی حساب کنیم پسر جانگ کانگه ولی روحی پسر امپراطور. و در سریال اون واقعا پسر امپراطور و اینجاست که بازم روح توی این سریال حرف اول رو میزنه.
عاشقانه زوج اصلی خیلی آروم و کیوت و خیلی وقتا هم خنده دار جلو میرفت. یعنی گاهی اوقات از فرط خنده غش میکردم.
مربع عشقی که توی سریال بود عالی بود. هر چهارتا شخصیت محشر بودن.
از نقاط ضعفی که توی سریال بود اینکه نویسندگان خیلی علاقه به شکستن قوانینی داشتن که خودشون برای سریال وضع کرده بودن. توی سریال اومده که هر آدمی حدودا یه سال طول میکشه تا کتاب کلمات از صمیم قلب رو بخونه ولی اوک در عرض چند روز خوندش.
یا کسی بخواد روی تانسو مسلط بشه چندین سال طول میکشه ولی اوک در عرض چند ماه از پسش بر اومد.
قبول دارم اینکه همیشه اوک برنده از بازی بیرون می اومد هیجان سریال رو بیشتر میکرد اما نویسندگان دیگه خیلی زیادی قوانین سریال رو شکستن. اگه برای یک یا فوقش دو بار این اتفاقات می افتاد کافی بود ولی دیگه بیش از حد این قضیه تکرار شد.
درمورد ولیعهد هم میخوام یه چیزی بگم. اولین بار بود که یه چهره کیوت و دوست داشتنی از ولیعهد توی یه سریال نشون میدادن. همیشه ولیعهد سریال ها رو با چهره های خشن و جنگجو و گاهی هم خشک دیدیدم. ولی ولیعهد این سریال با هر ولیعهدی متفاوت بود.
حتی وقتی که عالم و آدم قبول داشتن و ولیعهد و اوک بهم میان ولی خودشون قبولش نمیکردن :))
مثلث عشقی بین خدمتکار کیم، پارک جین و استاد لی جالب و کمیاب بود کمتر توی سریال ها دیده بودم نقش های دوم هم مثلث عشقی داشته باشن.
در کل توی سریال زوج های زیادی وجود داشت که نویسنده ها خیلی خوب مدیریتشون کرده بودن.
پایان سریال
درمورد پایان بندی واقعا هیچ نظر قطعی وجود نداره تا دی ماه. چون همونطور که میدونید این سریال دو فصله این صرفا نقد فصل اول سریاله. ولی الان میخوام پایان این فصل رو مورد بررسی قرار بدم و خواهشا کسایی که هنوز این سریال رو ندیدن بخض اسپویل رو نخونن چون واقعا جذابیت پایانش از بین میره
*اسپویل
خب طبق معمول جین موی عوضی گند زد به همه چی و کنترل ناکسو رو بدست گرفت و کاری کرد که اون اوک رو بکشه.
یکی از خوبی های ژانر فانتزی اینه که دست نویسنده ها بازه. یعنی حتی اگه شخصیت اصلی هم بمیره بازم میتونن زنده اش کنن. چیزی که توی این سریال هم اتفاق افتاد.
جانگ اوکی که دارای ستاره امپراطور بود زنده شد. اونم با چه جلال و ابهتی. ولی مودوک که خیلی غمگین پرید توی دریاچه و خیلی غم انگیز تر شمشیرش رو کرد توی شکم عشقش. صجنه ای غمگین و خیلی زجر آور بود اون سکانس.
اما خب پایان شخصیت هامون که این نیست و فصل دوم با اوکی قوی تر، ناکسو واقعی و همینطور جین بویون که نقش فرعی داره در راهه و ما بازم قراره شاهد کیمیای روح دیگه ای باشیم.
ولی پایان این فصل میتونم بگم غمگین بود و بیننده رو زجر کش کرد.
*پایان اسپویل
در آخر این سریال قطعا بهتون پیشنهاد میدم و یکی از بهترین و جذابترین سریال هایی که دیدم. و نمره 9.25 رو به این فصلش میدم و بی صبرانه منتظر فصل دومش هستم.
نظر شما راجب این سریال متفاوت چیه؟
زندگی در تاریخ...ایران...کره
- چهارشنبه ۱۶ شهریور ۰۱
- ۱۳:۰۴