در اواخر قرن ۱۴ ، سلسله 400 ساله گوریو که توسط وانگ گیون در سال 918 تأسیس شد ، در حال فروپاشی بود ، پایه های آن از سالها جنگ و اشغال توسط امپراطوری مغول فروپاشید. مشروعیت کره خود نیز در حال تبدیل شدن به یک مسئله به طور فزاینده ای در درون دادگاه بود ، زیرا خانه حاکم نتوانست به طور مؤثر حکومت پادشاهی را اداره کند ، بلکه توسط نسل های همسری اجباری با اعضای خانواده امپراطوری سلسله یوان مغول و با رقابت تضعیف شد. در داخل پادشاهی ، اشرافیان ، ژنرالها و حتی نخست وزیران با نفوذ برای نبرد سلطنتی تلاش می کردند و برای سلطه دربار می جنگیدند و در نتیجه اختلافات عمیقی میان جناح های مختلف ایجاد شد. با افزایش تعداد حملات روزافزون به گوریو که توسط دزدان دریایی ژاپنی و عمامه سرخ انجام شد ، کسانی که برای تسلط بر دربار سلطنتی آمده بودند ، اشرافیت اصلاح شده سینجین و اشرافیت مخالف گیون مون و همچنین ژنرالهایی بودند که در واقع می توانستند با تهدیدات خارجی مبارزه کنند. یعنی یک ژنرال با استعداد به نام یی سونگ گی و رقیبش چو یونگ. با ظهور سلسله مینگ تحت رهبر راهب سابق ، زو یوانژانگ (امپراتور هنگوو) ، نیروهای مغول آسیب پذیرتر شدند. تا دهه 1350 گوریو استقلال کامل خود را از امپراتوری مغول در حال فروپاشی به دست آورد ، اگرچه بقایای مغول به طور موثر سرزمین های شمال شرقی را با پادگان های بزرگی از نیروهای نظامی اشغال کرد.
به ادامه مطلب بروید.
ژنرال یی سونگ گوی در اواخر دهه 1370 و اوایل دهه 1380 با فشار آوردن بقایای مغول از شبه جزیره و همچنین دفع دزدان دریایی به خوبی سازمان یافته ژاپنی در یک سری از مشارکتهای موفق قدرت و احترام به دست آورد.پس از ظهور سلسله مینگ تحت ژو یوانژانگ ، دربار سلطنتی در گوریو به دو جناح رقیب تقسیم شد: این گروه به سرپرستی ژنرال یی (حمایت از سلسله مینگ) و اردوگاه به رهبری رقیب وی ژنرال چو (حمایت از سلسله یوان).
هنگامی که یک پیام رسان مینگ در سال 1388 (چهاردهمین سال پادشاهی یو) به گوریو آمد و خواستار بازگشت بخش قابل توجهی از قلمرو شمالی گوریو شد ، ژنرال چو از این فرصت استفاده کرد و با حضور در فضای غالب ضد مینگ بازی کرد تا استدلال کند برای حمله به شبه جزیره لیودونگ (گوریو ادعا کرد جانشین پادشاهی باستان گوگوریو است ؛ به همین ترتیب ، بازگرداندن منچوری به عنوان بخشی از قلمرو کره ای یک اصل در سیاست خارجی این کشور در طول تاریخ خود بود).یی با قاطعیت مخالفت، برای رهبری حمله انتخاب شد. با این حال ، در جزیره ویهوا در رودخانه آمروک، او تصمیم مهمی گرفت ، معمولاً "بازگشت ارتش از جزیره ویهوا" ، که می تواند روند تاریخ کره را تغییر دهد. وی با دانستن حمایت از مقامات عالی رتبه دولتی ، مردم عمومی و بازدارنده بزرگ امپراتوری مینگ در زمان امپراتور هونگو ، تصمیم به شورش گرفت و دوباره به پایتخت گائیگئونگ بازگشت تا بتواند کنترل دولت را به دست آورد.ژنرال یی ارتش خود را از یالو مستقیم به پایتخت کشاند ، نیروهای وفادار به شاه (به رهبری ژنرال چو ، که او اقدام به از بین بردن آن کرد) را شکست ، و به زور پادشاهی یو را در یک کودتای واقعاً نابود کرد ، اما به سلطنت صعود نکرد. بلافاصله. در عوض ، او فرزند پادشاه یو ، پادشاه چانگ را بر تخت سلطنت گذاشت و پس از ترمیم ناکام سلطنت سابق ، هر دو را به قتل رساند. ژنرال یی ، در حال حاضر قدرت غیرقابل انکار پشت تخت سلطنتی ، خیلی زود اجباری سلطنتی گوریو به نام یو ، که اکنون پادشاه گونگ یانگ (恭؛ 恭 讓 王) بود ، به عنوان پادشاه تاج گذاری کرد.پس از اعمال غیرمستقیم درک خود از دربار سلطنتی از طریق پادشاه عروسکی ، یی سپس با اشراف سینوین مانند جئونگ دو جون و جو جون به اتحاد خود ادامه داد. در سال 1392 (چهارمین سال پادشاه گونگ یانگ) یی پادشاه گونگ یانگ را از تاج و تخت به پایین کشاندند. وی را به وونجو (که در آن او و خانواده اش به طور پنهانی به قتل رسیده اند) تبعید کردند ، و تاج و تخت را واگذار کرد ، بنابراین به سلسله گوریو پس از 475 سال حکومت پایان داد.
یکی از اپیزودهای بسیار تکراری که در پی وقایع بلافاصله سقوط گوریو رخ داده است ، در سال 1392 بود که پسر پنجم تائجو ، یی بانگ وون (بعداً پادشاه تائونگ) ، مهمانی را برای دانشمند ، شاعر و دولتمرد مشهور جونگ مونگ انداخت. -جونگ ، که علی رغم مکاتبات متعددی که در قالب اشعار باستانی وجود دارد ، از پیروزی یی امتناع ورزید ، و همچنان به عنوان یک حامی وفادار سلسله قدیمی و شخصیت برجسته مخالف ادعای یی در عرش حضور داشت. جونگ در تمام گوریو مورد احترام قرار گرفت ، حتی توسط یی بانگ- برنده خود شد ، اما به نظر می رسید او مانعی است و به همین ترتیب ، از نظر هواداران سلسله جدید باید برداشته شود. پس از مهمانی ، در راه بازگشت به خانه ، جئونگ توسط پنج مرد در پل سینجانک (善 竹 橋) د درگیسانگ به قتل رسید. این پل اکنون به یک اثر ملی کره شمالی تبدیل شده است و گفته می شود که یک نقطه قهوه ای روی یکی از این سنگ ها ، خونریزی از وی است که هنگام باران قرمز می شود.
یی سونگ گوی در سال ۱۳۹۲-۱۹۳۳ سلسله جدیدی را تحت نام چوسان اعلام کرد و بدین ترتیب یک کشور قدیمی تر را نیز با نام چوسان احیا کرد ، یعنی از نظر افسانه ای ، تقریباً سه هزار سال پیش تأسیس شد و کشور را به "پادشاهی بزرگ چوسان " تغییر نام داد. دستاورد اولیه سلطنت جدید بهبود روابط با چین بود. و در واقع ، چوسان منشأ خود در امتناع ژنرال یی از حمله به چین در پاسخ به یورش از راهزنان چینی بود. اندکی پس از تاجگذاری او ، سلطنت جدید فرستادگان فرستاده شد تا به دادگاه مینگ در نانجینگ اطلاع دهند که یک تغییر سلسله ای اتفاق افتاده است. همچنین فرستاده های کره ای به دنبال برقراری مجدد روابط دوستانه به ژاپن اعزام شدند. مأموریت موفقیت آمیز بود. و گزارش شد که شانا آشیکاگا یوشیمیتاس از این سفارت اولیه تحت تأثیر قرار گرفته است. سریال سامبونگ از روی این داستان ساخته شده است.
پادشاه تائجو در سریال افسانه سامبونگ
در سال 1394 ، پایتخت در هانسونگ (سئول) تأسیس شد. وقتی سلسله جدید منتشر شد و رسماً به وجود آمد ، تائجو این مسئله را مطرح کرد که پسرش جانشین او خواهد بود. اگرچه پسر پنجم تائجو ، یی بانگ ، بیشترین کمک را به ظهور قدرت پدر خود کرده بود ، اما او نفرت عمیقی علیه دو تن از متحدان اصلی پدرش، نخست وزیر جونگ دو جون و نام یون داشته است. هر دو طرف کاملاً از خصومت متقابل که بین یکدیگر وجود داشتند آگاه بودند و مرتباً احساس تهدید می کردند.
در سال 1392 ، هشتمین فرزند پادشاه تائجو (پسر دوم ملکه سیندوک) ، شاهزاده بزرگ یان (یی بانگ سوک) به عنوان شاهزاده رویال یا جانشین پادشاهی منصوب شد. پس از مرگ ناگهانی ملکه ، و در حالی که پادشاه تائجو همچنان در حال عزاداری برای همسر دوم خود بود ، جئونگ-جئون توطئه کرد که یی بانگ برنده و برادرانش را به صورت مقدماتی به قتل برساند تا جایگاه وی را در دربار تامین کند.در سال 1398 ، با شنیدن این نقشه ، یی بانگ وین بلافاصله قصر را مورد حمله قرار داد و یورش برد. جئونگ دو جون ، یارانش و دو پسر فقید ملکه سیندوک را کشت. این واقعه به عنوان اولین نزاع شاهزادگان شناخته شد. همچنین آمده است که از این واقعیت که پسرانش حاضر بودند یکدیگر را برای تاج بکشند. پادشاه تائجو بلافاصله پسر دوم خود یی بانگ گووا ، (بعداً پادشاه جئونجونگ) را به عنوان حاکم جدید تاج گذاری کرد. پس از آن ، پادشاه تائجو به ویلا سلطنتی همهونگ بازنشسته شد. پس از آن ، او فاصله با یی بانگ را حفظ کرد. با انجام این کار ، تحریک عظیمی از تائجو به وجود آمد ، زیرا هر دو پسر و جئونگ دو جون به نفع او بودند.
در سال 1400 ، پادشاه جئونگجونگ برادر خود یی بانگ وون را به عنوان وارث پیش فرض و داوطلبانه ربود. در همان سال ، یی بانگ تاج و تخت چوسان را تا آخرین زمان پادشاه تائجو به دست گرفت. ده سال پس از ربودن وی ، پادشاه تائجو در 24 مه 1408 در کاخ چنگدوک درگذشت. وی در مقبره گونوانیونگ (건원릉 ، 健 元 陵) در شهر گوری به خاک سپرده شد.
زندگینامه بعدی، پادشاه جئونگ جونگ.........
- چهارشنبه ۸ بهمن ۹۹
- ۱۶:۳۹