زندگی در تاریخ...ایران...کره

زندگینامه اولین امپراطور زن دودمان شیلا...

او دختر پادشاه جینپیونگ و ملکه مایا از شیلا بود. او دو خواهر و برادر داشت؛ پرنسس چیون میونگ و پرنسس سونهوا. اگرچه وجود سونهوا به دلیل کشف شواهدی که نشان میدهد مادر پادشاه اویجا ملکه ساتک است و نه ملکه سونهوا، بحث برانگیز است. و اینکه آیا سئوندوک بزرگتر است یا چیون میونگ باز هم نامعلوم است. اما اعتقاد عمومی بر این است که ‌شاهدخت چیون میونگ از شاهدخت سئوندوک بزرگتر است.

به ادامه مطلب بروید...

از آنجا که پادشاه جینپونگ پسری نداشت تا تاج و تخت را به او بدهد، از سر ناچار داماد خود، کیم یونگ سو (شوهر پرنسس چیون میونگ) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد. پرنسس دیوکمان (ملکه سئوندوک) وقتی این موضوع را شنید، به پدرش التماس کرد و از او خواست که به او فرصتی برای رقابت برای رسیدن به سلطنت بدهد، و اصرار داشت که او نیز به اندازه کیم یونگ سو حق رقابت برای سلطنت را دارد.

پادشاه با دیدن عزم و اراده سئوندوک به او فرصتی داد تا ثابت کند که شایسته سلطنت است. اگرچه به قدرت رسیدن زنان در شیلا غیر معمول نبود اما تصور نشستن یک حاکم زن بر تخت سلطنت برای بسیاری از درباریان و افراد قصر قابل قبول نبود. بنابراین پرنسس دیوکمان برای جلب اعتماد و حمایت مردمش، مجبور بود خودش را ثابت کند. سرانجام او موفق شد و به عنوان جانشین پادشاه جینپیونگ نامگذاری شد. تصمیمی که مورد قبول همه قرار نگرفت و در نتیجه برخی از مقامات برای جلوگیری از تاجگذاری وی قیامی را ترتیب دادند. در ماه مه 631 ایچان چیلسوک و آچان سئوکپوم، شورشی را برنامه ریزی کردند. اما نقشه آنها در اوایل کشف و سرکوب شد و به عنوان مجازات، چیلسوک را به همراه تمام خانواده‌اش در بازار سر بریدند. سئوک پوم توانست فرار کند و تا مرز باکچه را بدود. با این حال دلتنگ همسرش شد و پس از تعویض لباس با هیزم شکنی تصمیم گرفت که برگردد. پس از بازگشت، توسط سربازانی که در خانه‌اش منتظرش بودند دستگیر شد و بعدا اعدام شد.

در ژانویه 632، ملکه سئوندوک اولین ملکه شیلا شد. به عنوان یک حاکم، دغدغه اصلی ملکه سئوندوک معشیت مردمش بود. او درست پس از تاجگذاری مردم خود را راضی کرد و آنها را از سیاست های خود به عنوان یک حاکم جدید آگاه کرد. وی بازرسان سلطنتی را به منظور نظارت و مراقبت بر نیاز های زنان بیوه، فقیر، یتیم و مسن که خانواده ای برای حمایت از آنها نداشتند، به سراسر پادشاهی شیلا فرستاد. در همان سال وی یک فرستاده را برای احترام به امپراطور سلسله تانگ چین فرستاد و وی را درمورد حاکم جدید شیلا آگاه کرد. با این حال امپراطور تایزونگ، به دلیل زن بودن او از تصدیق و تایید فرمانروایی او خودداری کرد.

ملکه سئوندوک در سریال ملکه سوندوک

در سال دوم سلطنت ملکه سئوندوک، رصدخانه ای نجومی برای کمک به کشاورزان ساخته شد. او همچنین یک سال معافیت مالیاتی را برای دهقانان اعلام کرد و مالیات طبقه متوسط را کاهش داد. با این عمل مهربانانه، ملکه حمایت مردم را جمع کرد و موقعیت او در برابر اشراف زادگان مرد تقویت شد. در ژوئن همان سال، ملکه سئوندوک یک فرستاده دیگر را برای احترام دوباره به امپراطور سلسله تانگ فرستاد با این حال امپراطور تایزونگ، هنوز از پذیرفتن او به عنوان یک حاکم خودداری کرد.

رصدخانه نجومی

به گفته سامگوگ ساگی در مارس 636، ملکه بیمار شد و نه دعا و نه دارو کارساز نبود. در مارس 638، سنگ بزرگی در سمت جنوبی کوه به تنهایی حرکت کرد و و هفت ماه بعد گوگوریو به دره جنوبی کوه حمله کرد. سال بعد آب دریا در قسمت شرقی امپراطوری شیلا قرمز شد که باعث مرگ همه ی ماهی ها در آن دریا شد. این وقایع مردم را مظطرب کرد و برخی از آنها را به عنوان شایعه بد پیش بینی سقوط پادشاهی شیلا در نظر گرفتند.

در سال 642، اویجا شخصا یک لشکرکشی را علیه شیلا رهبری کرد و 40 قلعه در قسمت غربی شیلا را فتح کرد. ژنرال یونچونگ با ده هزار نفر قلعه مهم و استراتژیک دایا را فتح کرد و دختر و داماد کیم چونچو را اعدام کرد.

در سال 643، باکجه و گوگوریو قلعه دنگانگ را فتح کردند و مسیری مهم دریایی سلسله تانگ را مسدود کردند. به همین دلیل ملکه سئوندوک ، یک فرستاده را به امپراطوری تانگ فرستاد و درخواست کمک کرد. امپراطور سه پیشنهاد به او کرد. ابتدا امپراطور تانگ به لیائودونگ حمله کند و و برای اشغال باکچه یک ارتش دریایی در غرب آماده کند. دوم، امپراطور هزاران لباس تانگ و پرچم های ارتش به منظور کمک به سربازان شیلا که خود را در لباس نیروهای چینی قرار میدهند فرهم میکند. سوم، او یک مرد سلطنتی از نژاد تانگ را برای خدمت به پادشاه جدید شیلا میفرستد. چون به گفته وی شیلا با تهدید مداوم روبه رو میشد و دشمنان آنها به دلیل داشتن یک حاکم زن از آنها نمیترسیدند. فرستاده به شیلا بازگشت و نتوانست پیشنهادی را که امپراطور تانگ ارائه داده بود به ملکه بگوید.

ملکه سئوندوک در سریال رویای فرمانرای بزرگ

در آن زمان بحرانی، ملکه سئوندوک به دنبال یک راهب مشهور بودایی به نام جاژانگ ،که هفت سال شاگرد استادان بزرگ بودایی سلسله تانگ تحصیل کرده بود، فرستاد. راهب جاژانگ در سال 643 به شیلا برگشت.

وی به ملکه و مشاورانش توصیه کرد که بتکده بزرگ 9 طبقه را برای جلوگیری از حملات خارجی و و آرامش مردم بسازند. ملکه پس از بررسی دقیق، تصمیم گرفت که پیشنهاد جاژانگ را بپذیرد. چون ضروری بود که از بحران در آن زمان عبور کنند. با این حال در جریان ملاقات با روعایای سلطنتی خود، او فهمید که آنها به دلیل نگرانی از وضعیت خزانه داری سلطنت، کاملا مخالف آن هستند. (چون میدانست که ساخت بتکده بار مالیاتی فراوانی را بر دوش مردمش میگذارد. اما ملکه همچنان تصمیم گرفت که با فداکاری مذهبی مردم را دور هم جمع کند و به مردم نشان دهد که که شیلا هنوز از نابودی دور است.

وی به رعایای سلطنتی خود گفت: اگر فکر می کنید بودجه‌ی کافی نداریم، قصرم را خراب کنید و از الوار های آن استفاده کنید... پس از دو سال سرانجام ساخت بتکده به پایان رسید. هوان گنوینگ سا (به معنی معبد اژدهای شاهنشاهی) نامیده شد و بلندترین معبد در آن زمان در آسیای شرقی محسوب میشد. 

در همان سال ملکه سئوندوک، که نجیب زاده به نام بیدام را به بالاترین مقام دربار (سانگدائدونگ) منصوب کرد. 

در زمان سلطنت ملکه سئوندوک، اولین بنیاد اتحاد سه پادشاهی توسط شیلا ایجاد شد. یک سری حملات توسط نیروهای متحد باکچه و گوگوریو، شیلا را به یک بحران رسانده بود. به همین خاطر ملکه تصمیم گرفت با سلسله تانگ متحد شود. او در ابتدا مورد تمسخر قرار گرفت، اما پس از دیدن قدرت روبه رشد گوگوریو، سرانجام امپراطور تانگ پیشنهاد او را پذیرفت. 

در 8 فوریه سال 647، ملکه سئوندوک با بزرگترین چالش خود روبه‌رو شد. هنگامیکه چندتن از عالی ترین مقامات خود علیه او شورش کردند. آنها توسط بیدام هدایت میشدند. او ادعا داشت که: پادشاه زن نمیتواند کشور را اداره کند، بنابراین زنان باید از حاکمیت دست بکشند. 

بیدام از نفوذ سیاسی شدیدی در دربار برخوردار بود و اینگونه بزرگترین تمرد در تاریخ شیلا را ایجاد کرد. در آن زمان این مسئله بزرگی برای ملکه سئوندوک بود چون بیشتر سربازان وی برای دفاع از آن در برابر حملات احتمالی خارجی به مناطق مختلف پادشاهی شیلا منتقل شده بودند.

حکایتی معروف درباره شورش بیدام آمده است که میگوید: در شب شورش بیدام، حال ملکه سئوندوک به دلیل بیماری به شدت بد شد و ستاره‌ای در نزدیکی محل زندگی ملکه سقوط کرد. بیدام که این ستاره را دید، برای تشویق یارانش ادعا کرد که این نشانه‌ی ‌پایان سلطنت ملکه سئوندوک است. ملکه که از این ماجرا باخبر شد ترسیده و مضطرب شد. اما کیم یوشین با دلگرمی دادن به ملکه او را آرام کرد چون برای سرکوب شورش برنامه‌ای داشت. او یک بادبادک بزرگ را با یک مترسک در حال سوختن که به آن وصل بود به پرواز در آورد تا به نظر برسد که ستاره به جای خودش بازگشته است. هنگامیکه یاران بیدام این را دیدند بسیار ناامید شدند. 

سرانجام شورش توسط کیم یوشین و کیم آلچئون سرکوب شد. به گفته سامگوگ ساگی بیدام و سی تن از یارانش در 17 ژانویه 647، اعدام شدند. بنابراین شورش بیدام کمتراز ده روز سرکوب شد و نتوانست یک حاکم مرد را جایگزین ملکه سئوندوک کند.

ملکه سئوندوک در 17 فوریه 647، کمی قبل از سرکوب کامل شورش بیدام درگذشت. هنوز هیچ سابقه مشخصی درباره علت دقیق مرگ وی مشخص نشده است. اما ملکه سئوندوک کمی قبل از مرگش بیماری نامشخصی داشته و این بیماری معمولا علت مرگ او مطرح میشود. برخی از مورخان گفته‌اند که ممکن است وی تا حدی از شوک شورش بیدام درگذشته باشد. ملکه سئوندوک در مقبره‌ای در نانگسان، یکی از کوه های مقدس گیونگجو به خاک سپرده شد. پس از مرگ ملکه سئوندوک، دختر عموی او به عنوان حاکم زن بعدی شیلا تاجگذاری کرد و ملکه جیندئوک نامگذاری شد.

منبع: ویکی پدیای انگلیسی (بازسازی و تصاویر توسط خودم)

زندگینامه بعدی، زندگینامه پادشاه سجونگ کبیر....

زندگی در تاریخ...ایران...کره