زندگی در تاریخ...ایران...کره

جومونگ و نوادگانش...قسمت سوم

قسمت سوم جومونگ و نوادگانش مربوط به سریال پرنسس جامیونگ گو است. سریال پرنسس جامیونگ گو در واقع ادامه ی سریال سرزمین بادها است. بعضی ها به این سریال جومونگ ۳ هم میگویند اما واقعیت این است که سریال های جومونگ، سرزمین بادها و پرنسس جامیونگ گو به وسیله ی سه نویسنده، کارگردان و کمپانی مختلف تهیه و درست شده اند. 

به ادامه مطلب بروید...

​​​​​​ پرنسس جامیونگ گو

داستان: هودونگ پسر اول پادشاه موهیول است که نامادری اش میخواهد او بمیرد. او در بچگی هنر های رزمی را یاد میگرید و با دو خواهر (پوکو و لاهی) آشنا میشود و به مرور عاشقانه هایی را خواهد داشت.

جامیونگ (پوکو). او دختر دوم پادشاه چوی ری و ملکه موهاسو بود. به خاطر پیش بینی هایی او در بیرون قصر بزرگ شد. در کودکی با هودونگ آشنا شد و هنگام جوانی اش معشوقه هودونگ شد. وقتیکه پوکو به هویت واقعی اش پی برد تصمیم به ترک گوگوریو کرد و به نانگ نانگ رفت. در آنجا روحانی شد و طبل جامیونگ گو را ساخت. در آخر در آغوش هودونگ از دنیا رفت.

هودونگ. شاهزاده گوگوریو و اولین پسر پادشاه موهیول (دائه موشین) و بانو یئون بود. او در کودکی مورد آزار و اذیت همسر پدرش قرار می گرفت به همین دلیل دشمنش شد. او همچنین عاشق جامیونگ بود و به دلیل سیاسی احساساتی نیز به لاهی داشت. اما نتوانست با جامیونگ ازدواج کند و در نانگ نانگ همسر لاهی شد. بعدها به کمک لاهی نانگ نانگ را فتح کرد. سرانجام او با فرو کردن شمشیر به خودش و جامیونگ، در آغوش جامیونگ جان داد.

لاهی. دختر اول پادشاه چویی ری و ملکه وانگ جاشیل بود. او در کودکی با هودونگ ملاقات داشت و ارتباط آنها از اینجا شروع شد. در دوره جوانی اش ولیعهد نانگ نانگ شد و کم کم هم عاشق هودونگ. لاهی همیشه دشمن خواهرش جامیونگ بود و با کارهایش مخالفت میکرد. بعدها طی اتفاقاتی با هودونگ ازدواج کرد و در هنگام جنگ خام سخنان هودونگ شد و طبل جامیونگ گو را پاره کرد. با این کارش موجب مرگ پدرش، مادرش و در آخر مرگ خودش شد.

ژنرال وانگ هول. وی برادر وانگ جاشیل و همسر بانو تائه دائه بود. همچنین بزرگترین ژنرال نانگ نانگ نیز بود. در اوایل سریال فقط به وطن پرستی و حفظ وطنش فکر میکرد اما در اواخر عاشق جامیونگ شد. با وجود اینکه جامیونگ نپذیرفت همسرش شود اما بازهم عشقش را فراموش نکرد. بنابراین در آخرین جنگش مقابل گوگوریو به همراه همسرش بانو تائه دائه مردند.

پادشاه موهیول (دائه موشین). او سومین پسر پادشاه یوری بود و همچنین پدر هودونگ. شخصیتی منفی داشت حتی به پسر تازه به دنیا آمده اش رحم نکرد و جانش را به دست هودونگ سپرد. در آخر با حیله ای مکارانه به کمک هودونگ توانست کشور نانگ نانگ را فتح کند.

ملکه جیلی. او از قبیله ی بیرو و همسر اول پادشاه دائه موشین بود. وی کینه ای شدید نسبت به هودونگ داشت حتی حاضر بود با دستان خودش و جلوی چشم همه هودونگ را بکشد. در سن میانسالی فرزندی بدنیا آورد تا تاج و تخت را به جای هودونگ صاحب شود. در آخر باعث مرگ پدرش و برادرش شد و پسرش نیز جانشین نشد.

پادشاه چوی ری. اولین پادشاه نانگ نانگ بود. همچنین پدر لاهی، جامیونگ و همسر موهاسو و وانگ جاشیل نیز بود. او سرزمین نانگ نانگ را با خدای دانگون حفظ کرده بود. در زمان حکومتش هیچگاه تسلیم گوگوریو نشد اما درآخر به خاطر دخترش لاهی جلوی موهیول تعظیم کرد و بدست هودونگ کشته شد.

پرنسس سوریو. وی خواهر پادشاه موهیول و همسر ژنرال اونارو بود. فرزندی نداشت و به جای یئون از هودونگ مراقبت کرده بود. او مخالف ازدواج هودونگ با جامیونگ بود و هیچگاه نیز با این موضوع موافقت نکرد.

پایان قسمت سوم جومونگ و نوادگانش.....

زندگی در تاریخ...ایران...کره